شناسهٔ خبر: 63524 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

شاگردان او هیچ‌ کدام بازنده نیستند/ درباره زنده‌یاد علی تجویدی

  

فرهنگ امروز/ میرعلیرضا میرعلی‌نقی

هرچه بیشتر می‌گذرد ارزش‌ها و امتیازاتش برای افرادی که ایشان را می‌شناختند یا از درس‌های‌شان استفاده برده‌اند، روشن‌تر می‌شود. استادانی که به راستی «بزرگ» هستند، این‌چنینند. گذشت زمان اثر دست‌شان را کمرنگ نمی‌کند و از بین نمی‌برد بلکه غبار بی‌توجهی و سرسری ردشدن‌ها را از روی آنها می‌زداید و گوهر درونی‌شان را نمایان‌تر از پیش می‌سازد. علی تجویدی از این دست هنرمندان «نامیرا»ست. در جوانی استاد شد. در زمانه‌ای که احراز جایگاه و عنوان استادی اصلا و ابدا سهل و آسان نبود. بسیاری استادان زمانه را دیده و ژرف درک کرده و زیر و بم کارشان را نیک شناخته بود. از آن انسان‌هایی بود که سریع می‌آموزند و زود به مقام مرجعیت می‌رسند. او بیش از همه استاد  ابوالحسن صبا را مرشد حقیقی خود می‌دانست و به رکن‌الدین‌خان مختاری و مرتضی محجوبی علاقه عمیق داشت.‌ در همان جوانی از دست حاج آقا محمد ایرانی مجرد دستخطی حاوی تایید و تحسین (همه منظوم) گرفت و در منزل حاج آقا که میعادگاه هنرمندان درجه اول موسیقی بود، همراه صدای استاد طاهرزاده نواخت و مورد تحسین قرار گرفت. آموزش و پژوهش او در میراث گذشته‌اش کامل بود اما به‌آن محدود نماند. ریشه‌داری و نوگرایی در وجود او لازم و ملزوم بودند و او این صفت نایاب را به‌طور طبیعی (بخوانید ژنتیک) در وجود هنرمندش داشت. نوازنده برجسته ویولن بود و با سه تار، اُخت و آموخته. هنگامی که نوعی بی‌بند و باری و رمانتیک بازی کولی‌وارانه در نواختن ویولن ایرانی همه جا سرایت کرد او نه بدان پیوست و نه مثل بعضی‌ها سرخورده و گوشه‌نشین شد. مسلط و فاخر بر مقام خود ایستاد و با تمرین مرتبش تا اواخر عمر و اوایل بیماری جانکاهش با قدرت و لطافت آرشه بر سیم کشید. آلبوم «یادگار استاد» که حاوی نوای ویولن و سه‌تار و صدای خسته و گیرای اوست، گواه روشنی بر توانایی‌های استثنایی هنرمندی 80 ساله است. تحسینی که نثار او شد، پاداشی برای یک عمر حفظ سلامت روح و جسم و حفظ انضباط فردی و توجه عمیق به بنیان‌های سازنده و زیبایی‌شناسی اصیل موسیقی ایرانی بود. بعد از انقلاب و خانه‌نشینی و محرومیت از امکانات سابقش، زندگی نوینی را طرح ریخت؛ تدریس را جدی گرفت و شاگردان شایسته‌ای تربیت کرد، کتاب‌های ارزشمندش را نوشت و امروزه یکی از معتبرترین و هنری‌ترین روایات موجود از ردیف موسیقی کلاسیک ایران، همان تالیفات اوست. مقالات پرمحتوا و سخنرانی‌های ارزشمند طی حضور همیشه فعالش در اجتماع، پیوسته از او صادر می‌شد. در شوراهای متعدد شرکت داشت و با ارکستر ملی ایران در زمان تصدی شاگرد سالیان دورش استاد فرهاد فخرالدینی، آثار قدیم و جدیدش را اجرا کرد. یک‌تنه برای موسیقی نیرو می‌گذاشت و حمایتی از طرف جایی نداشت. عشقش به موسیقی و ادبیات کلاسیک ایران حد و مرز نمی‌شناخت و فعال محض بود تا نفس داشت. همین بود که نه تنها هنرمندان گوناگون بلکه استاد سخت‌پسند: حسن کسایی نیز علاقه عمیق به او داشت و به احترامش کلاه از سر برمی‌داشت. خویشتن‌دار و خانواده‌دوست بود. کیمیای وجود همسر فرشته خویش «شوکت خانم» در این موضوع انکارناپذیر است. او به واقع شوکت زندگی علی تجویدی بود و نزدیک 70 سال با او زیست و پس از او نیز چندان نپایید. نواخته‌های درخشانش؛ آهنگ‌های همیشه ماندگارش؛ درس‌های پربارش، شخصیت برازنده و کم‌همتایش و به ویژه بینش ژرف و رای همیشه درست و صائبش، همه و همه اثر وجود نفیس او در مدت حدود 60 سال حضور در جدی‌ترین عرصه‌های موسیقی کلاسیک ایران است. موسیقی‌ای که در هر زمان گرفتار انواعی از اپیدمی‌های مخرب و مغرضانه بود: از غرب‌گرایی بی‌منطق و هیستریک سال‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰، تا چرخش ناگهانی و بیمارگونه به نام «سنت» در سال‌های ۱۳۴۷ تا الی ماشاءالله؛ از ابتذال همه‌گیر در دهه ۱۳۵۰ تا تحریم ناگهانی همه نوع موسیقی در دهه ۱۳۶۰ و ...؛ از فرصت‌های کوتاه دهه ۱۳۷۰ تا فرارسیدن پیری و بیماری، استاد علی تجویدی چون ستونی استوار از اصالت و استقامت، نماد زنده‌ای از ارزش‌هایی بود که هیچگاه در هر دوره‌ای، آنچنان که بایسته و شایسته بود؛ به آن توجه نشد. دیر زمانی است که موسیقی ما، مرجعی چون او ندارد. مجبوریم واقع‌بین باشیم: دیگر کسی چون او نخواهد بود. در کنارشان سال‌ها نشستم و برخاستم (با اینکه سعادت شاگردی‌شان را نداشتم) و شنیدم و آموختم. مجلس‌شان هیچگاه بی‌ثمر نبود و هربار با مطلبی تازه و نکته‌ای ارزشمند همراه بود. استاد علی تجویدی بزرگ‌تر از آن است که از یاد برود.
 پژوهشگر و  تاریخ‌نگار موسیقی  شهری  ایران

روزنامه اعتماد

نظر شما